خوردی امروز نیزه فردا نَعل
نیزه هم چاره دارد اما نعل...
یک، دو، سه، چهار ... ده تا اسب
روی هم میشود چهل تا نعل
هر کسی از تن ِ تو میگذرد
شمر با پا و اسبها با نعل
پشت و روی تورا یکی کردند
چقدر جلوه دارد اینجا نعل
چون لباست به روی چادر من
هر کسی پا گذاشت حتی نعل
دهنت را خودت بگو چه شده؟
تهِ شمشیر خورده ای یا نعل؟
علی اکبر لطیفیان